Monday, April 14, 2014

بازخوانی هیاهوی رسانه ای درباره مرزبانان ایرانی در سیستان

انعکاس این خبر هم همانطور که انتظارش می‌رفت با واکنش اعتراض آمیز تعداد زیاد از کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شد.
نام: جمشید
نام خانوادگی: دانایی فر
محل تولد: محمد آباد
استان: سیستان بلوچستان
تحصیلات: دیپلم
درجه: گروهبان
وضعیت تاهل: متاهل دارای یک فرزند ده روزه
محل شهادت: دقیقا مشخص نیست!
زمان شهادت: سوم یا چهارم فروردین 1393

اینها اطلاعاتی‌ست که از تنها درجه‌دار به گروگان گرفته شده توسط گروه موسوم به «جیش العدل» در رسانه‌ها درز کرده است. دیروز خبری مبنی بر شهادت فردمزبور در برخی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی درج شد.

 انعکاس این خبرهم همانطور که انتظارش می‌رفت با واکنش اعتراض آمیز تعداد زیاد از کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شد.

در میان سیل اعتراضات به این عمل شنیع و تهی از منطق و تایید و تکذیب مقامات من فقط به یک چیز فکر می‌کردم:خانواده‌ی این سربازان

 اصول روزنامه‌نگاری و کار رسانه‌ای حرفه‌ای ایجاب می‌کند اصحاب یک رسانه تا زمانی که از صحت یک خبر مطمئن نشدند از انتشار آن خودداری کنند، اما این مهم صرفا برای حفظ اعتبار یک رسانه نیست! بلکه بخش مهم‌تری از اهمیت این مسئله به مسائل انسانی و اخلاقی مربوط می‌شود.

این اتفاق چندی پیش در مورد سرنوشت هواپیمای کنکورد متعلق به خطوط هواپیمایی مالزی نیز در سطح رسانه‌های به اصطلاح حرفه‌ای مشاهده شد. از هنگامی که خبر مفقود شدن این هواپیما در رسانه‌ها منتشر شد، رقابتی شرم‌آور بین رسانه‌ها بوجود آمد.

دراین رقابت بی‌منطق هر رسانه‌ای بدنبال آن‌بود که هرچه زودتر مستنداتی مبنی بر سقوط هواپیما و قطعیت فوت مسافران را منتشر کند. این قانون تلخ و بی‌رحم دنیای رسانه‌هاست.

رقابت برای افشاری هرچه سریع‌تر یک تراژدی! از صدا و سیما گرفته که بدون اشاره‌ای مبرهن به حضور دوجوان ایرانی درآن هواپیما، ضعفهای فنی سیستم هواپیمای کنکورد را بهانه‌ای کرده بود برای کوبیدن آمریکا! تا رسانه‌های اپوزیسیون خارج از کشور که حضور قاچاقی دو ایرانی را بهانه‌ای ساخته بودند برای اغراق در وخیم نشان دادن اوضاع ایران!

در این میان کسی احوالی از مادری که منتظر رسیدن به فرزندش بود نپرسید.

دانستن حق مردم است و برهمین مبنا شاید بتوان تلاش برای رساندن اخبار موثق و مهم به مردم و آگاه کردن آنها از  رخدادهای خبری را تلاش مقدس و قابل احترام دانست اما به چه قیمتی؟

در زمان درز کردن خبر کشته شدن یکی از سربازان به گروگان گرفته شده توسط یک گروهک تروریستی، و در مقطعی که هنوز خبر تایید نشده بود، براستی کدامیک از شایعه سازان به فکر حال و روز همسر باردار «دانایی‌فر» بودند، همسری که حالا میداند فرزند ده روزه‌اش را باید بدون سایه‌ی پدر واقعی‌اش بزرگ کند! همین مسئله در قبال خانواده‌ی دیگر سربازان به‌گروگان گرفته شده نیز  قابل تعمیم است.

تایید خبر فوت دانایی فر توسط معاون امنیتی سیستان و بلوچستان نشان می‌دهد که اعضای این گروهک کوچک‌ترین ارزشی برای افکار عمومی قائل نیستند، آنها کوردلانه به دنبال مطالب دگم خود هستند. پس شاید بهتر باشد بدون جنجال و حاشیه سازی و مجال دادن به نیروهایی که از این اتفاق دنبال بهره‌برداری شخصی و جناحی می‌باشند کمی هم به فکر خانواده‌های این عزیزان باشیم و از مسئولان بخواهیم از روشهای اصولی به‌کار گرفته شده در این مواقع بهره‌برداری کنند!

چندی پیش سران یکی از کشورهایی که ما هرگز آن را به رسمیت نخواهیم شناخت در اتفاقی مشابه حاضر شد بیش از هزار زندانی را در قبال آزادی فقط یک سرباز خود با طرف مقابل معاوضه کند!  نگارنده  خود را در مقامی نمی‌داند که به مسئولان بگوید چکار کنند یا نکنند، اما شاید گفتن این مسئله خالی از لطف نباشد که این رخداد آزمونی‌ست بزرگ برای دولتی که قصد بقاء بر مصدر امور را دارد.

برطبق برخی اخبار واصله از رسانه‌ها طرف پاکستانی مدعی شده که ایران پیگری‌های لازم در این زمینه را مبذول نداشته است. هرچند دیدار چندی پیش هیئتی از معتمدین پاکستانی و حرفهای رئیس مجلس نشان از این موضوع داشت که شاید ما در مواجهه با این مسئله رویکرد تعاملی را مرجح می‌دانیم.

پارسینه/محمد تاج احمدی:
ادامه مطلب
 
ساخت سال 1388 سکوت.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده